جوان سابقه‌دار که با معرفی خودش به‌عنوان طلافروش دختران دم بخت را فریب و آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد از سوی دادگاه با مجازات سنگینی مواجه و به ۴۱سال حبس محکوم شد.
به گزارش تابناک رضوی، این پرونده اواخر سال ۹۴ با شکایت ۴ زن و دختر جوان گشوده شد. شاکیان مدعی بودند وقتی به‌عنوان مسافر سوار یک خودروی پراید شده بودند راننده آنها را فریب داده و اموال‌شان را سرقت کرده است. در این میان یکی از شاکیان ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت که راننده پراید با خوراندن آبمیوه مسموم وی را بیهوش کرده و مورد آزار و اذیت قرار داده است.با آغاز تحقیقات در این‌باره افسران پلیس با کمک شاکیان به اطلاعاتی از متهم دست یافتند و متوجه شدند که وی به تازگی و به اتهام دیگری دستگیر شده و زندانی است. در این شرایط او به پلیس آگاهی منتقل و از سوی شاکیان شناسایی شد. ۳نفر از آنها که از دیدن متهم دچار ترس و وحشت شده بودند، گفتند که او علاوه بر سرقت اموال‌شان آنها را آزار داده است. در این شرایط پرونده متهم که ۹سابقه کیفری دارد با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه محاکمه که دیروز در شعبه هشتم به ریاست قاضی حشمت‌الله توکلی برگزار شد ابتدا ۳نفر از شاکیان شکایت‌شان را مطرح کردند. یکی از آنها گفت: به‌عنوان مسافر سوار خودروی متهم شدم اما در بین راه سر صحبت را باز و به من ابراز علاقه کرد. من هم حرف‌هایش را باور کردم و چند مرتبه یکدیگر را دیدیم و در دام سیاهش گرفتار شدم. او که می‌گفت طلافروش است یک سرویس طلا به ارزش ۱۶میلیون تومان برایم خریده است.
او یک روز از من خواست طلاهایم را به او بدهم تا با طلای نو عوض کند. من هم همه جواهراتم را همراه خودم بردم اما درحالی‌که سوار ماشینش بودیم گفت حالش بد است و از من خواست برایش آب بخرم اما وقتی برگشتم او فرار کرده بود. شاکی دیگر که پرستار است اما روایت تلخ‌تری را بازگو کرد. او گفت: وقتی سوار ماشین او شدم با اصرار شماره تلفنم را گرفت.
او می‌گفت به من علاقه‌مند شده و می‌خواهد با من ازدواج کند. یک روز به این بهانه که می‌خواهد من را به مادرش نشان دهد با من قرار گذاشت. حدود ساعت ۱۰صبح بود. در مسیر او ۲ لیوان آبمیوه خرید اما بعد از نوشیدن آبمیوه دیگر متوجه چیزی نشدم تا اینکه ساعت ۴صبح فهمیدم ساعت‌هاست که در پارکی رها شده‌ام.
او من را مورد آزار و اذیت قرار داده و اموالم را سرقت کرده بود. در ادامه متهم همه اتهاماتش را انکار کرد و گفت: همه شاکیانم دروغ می‌گویند. آنها با یکدیگر تبانی کرده‌اند تا از من اخاذی کنند. من بی‌گناهم. در پایان این جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و متهم را به اتهام آدم‌ربایی، سرقت مقرون به آزار و رابطه نامشروع در مجموع به تحمل ۴۱سال حبس و شلاق محکوم کردند.
